بسم رب المهدی...

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر .اجعلنا من خیر انصاره واعوانه

...هرسال خادمین آقا دوتاجلسه با تولیت محترم دارند یکی از این جلسات تو اسفندماهه وامسال هم این جلسه جمعه 5اسفندبرگزارشد...آقای وافی-حفظه الله- معاونت محترم شورای عالی فرهنگی مسجد نکات زیبایی رو متذکرشدند که مناسب دیدم برای اینکه همیشه یادمون بمونه ،تو یه پست یادداشت شون کنم...

محوربحث ایشون آیه « وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ» 58/بقره بودکه به اختصار به بعضی از مطالب ذکرشده اشاره ای می کنم ؛

_اذقلنا ادخلوا...متوجه باشیم که خودمون وارد نشدیم ، خوانده شده ایم، آمده ایم که لبیک بگوییم...(و اینو من خیلی قشنگ لمسش کرده بودم...اون موقعی که بخاطر یه اتفاق ازدفتر "مسئول خادمین افتخاری"سردرآوردم...بدون اینکه تو لیست انتظار بمونم از فردای ثبت نام رفتم سرشیفت...)

 من که باشم که برآن خاطرعاطر گذرم / لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم:(

_فی هذه القریه...حواس مون باشه محل خدمت ما خونه ی آقاست...خیلیا دلشون حسرت حضوردراین جارو داره(یاد دانشجویی افتادم که توگردهمایی دانشجویان ازم سوال کرد بخوام خادم بشم باید چیکارکنم؟ گفتم: عزیزم قمی هستین دیگه؟ گفت : نه! گفتم اشکال نداره اگه بتونینخودتون رو به موقع سرشیفت تون برسونین فکر می کنم بادرخواست تون موافقت بشه...باحسرت نگاهم کرد وگفت : من فقط تونستم یکبار خودمو به به اینجابرسونم:( ...)

_فکلوا منها...اتصال پیدا کنیم...حاج آقا مثال قشنگی زدند که خیلی به دلم نشست؛ ایشون فرمودند: بایدتربت بشیم...خاک با اتصال تربت شد...خاصیت شفادهندگی پیدا کرد (یه مثالم من میزنم اگه به چشمه وصل نشی قلیل می مونی...اگه میخوای کُر بشی باید به چشمه متصل باشی)...

_________________

دلگویه1:این پست بخشی از تذکرات ارزشمند ایشون بود

دلگویه2:دعاکن از سرکوی تو باز پس نروم

 ودرهوای تو باشم ،پی هوس نروم

 چومرغ جان مرا می کشی به باغ حضور

دعا کن از طمع دانه و قفس نروم

کجاست راه فرار من از حکومت تو

شکار کن که فراتر زتیررس نروم:(