بسم رب المهدی...
بی مقدمه ...
بیشترین روزهای آغازین سال 91رو کنارت بود...اگرچه شیفت ها طولانی بود و پرکار ...
اما خودت میدونی که حس و حال،شورو عشق هم دوچندان بود...
می دونی دلم خوشه به روزهایی که پیشت بود...
...شیفت های نوروزیم تموم شده...:(
اما دلتنگم...دلتنگ جمکرانت...دلتنگ زائرات...
دلتنگ دعای مادربزرگ ها....« عاقبتت بخیر دخترم...»
دلتنگ لبخند دخترای هم سن وسال ...«این جایی برا منم دعا کنیا ...»
حتی دلتنگ بداخلاقی های بعضی از زائرات :)
هوای جمکرانت پره از اکسیژن عشق...
پراز زلالی اشک
پراز آرامش اذان شامگاهی
پراز هیاهوی رسیدن به دورکعت عشق
پراز خداست...
دست های خالی مو بگیر...
قلبمو همیشه از عشق خودت پرکن...
راهی طولانی درپیش دارم...ازخودت توشه می خوام...
_______________
دلگویه1: اللهم عجل لولک الفرج
دلگویه2: الهی ! الهی بحق حجتت عاشقمون کن...همین !